امشب شب حرف زدن و نوشتن نیست
شب فکر کردن به گذشته و حال و آیندس
شب زاری و خواهشه
شب تقدیر ِ
شب خواستن ِ آیندس
امشب شبیه که باس برگردیم به خدا
شبی که باس دوباره با خدا رفیق بشیم
امشب شب تصمیم گرفتن میون دوراهی های زندگیه
فردا دیگه نباید دوراهی باقی بمونه بین حق و باطل
امشب بیایم و از خدا بخوایم که دستمون رو بگیره و راهمون رو به سمت حق مشخص کنه
با خدا اگه رفیق باشیم همه چیز بهمون میده و همه چیز صرفا خواست ما نیست
و رفیق و بنده ی خدا علی (ع) بود که تو خونه ی خدا متولد شد ، خدایی زندگی کرد ، رنگ خدا گرفت ، تو خونه ی خدا شهید شد و پیش خدا برگشت
و هنوز بعد از سالها تک تک ذرات به عظمت این مخلوق شهادت میدن
امشب میتونه شروعی باشه برای علی وار زندگی کردن ، برای علی وار مردن
امشب شب بزرگیه
بزرگ بخوایم ازش